برهوت

در مورد هیچ چیز در برهوت تنهایی

برهوت

در مورد هیچ چیز در برهوت تنهایی

داستان

  • کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. 
  • کشاورز هر  چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
     
  • پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا  
  •  
  • تصمیم گرفتند چاه را  با خاک پر کنند
  •  
  •  تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
     
  • مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های  
  •  
  •  روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، 
  •  
  •  سعی می کرد روی خاک  ها بایستد.
  •  
  • روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به  
  •  
  • بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون  
  •  
  • آمد ...
  •  
  • نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب  
  •  
  • داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات  
  •  
  • سکویی بسازیم برای صعود! 
نظرات 6 + ارسال نظر
عسل سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ق.ظ http://silence-love.blogsky.com/

مریم جان داستان جالب و آموزنده ای بود
همه مطالب وبتو خوندم خیلی خوبه

سلام عسل جان

مرسی عزیز که اومدی

حس خوب شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ http://abouthoughts.blogfa.com

برایان تریسی می گه :(این شکست نیست که انسان رو به عقب نگه می داره ترس از شکست است که آدم رو فلج می کنه.)
شکست لازمه ی برجسته شدن و موفقیت است.
مهم نیست تو زندگی از چه چیزهایی رنجور شدیم مهم اینه که چی ازشون یاد گرفتیم.اونوقته که به شکستهامون به چشم مانع نگاه نمی کنیم بلکه آنهارو پلی برای رسیدن به کمال می بینیم.
با نوشته هات کاملا موافقم.
آرزو می کنم همه به آن عشق دلخواهشان برسند .اما قبل از هر چیز باید خودمان را آماده کنیم.با ترسهامون کنار بیایم و ابهاماتی را که تو ذهنون داریم کنار بزنیم.
موفق باشی گلم

سلام عزیزم ممنون از اینکه اومدی

حرفات کاملا متین و بجاست

موفق باشی عزیز

mehran شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.mehran-h1.blogsky.com

خیلی جالب بود. واقعا همینطوره که گفتی
موفق باشششی. فعلا...

سلام

ممنون از اومدنت مهران جان

مرجان شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:35 ب.ظ

خیلی باحال بود مریم جون. کاش من هم در حد اون الاغه میفهمیدم تا مشکلاتم باعث بشه تغییر کنم و صعود داشته باشم. نه روز به روز بدتر از دیروز...

سلام مرجان جون

خوش اومدی عزیزم

اینجوری نگو عزیز اینقدر خودتو دست کم نگیر تو دختر خیلی خوب و فهمیده ای هستی فقط یه کم فکر کنم از احساساتت بیشتر پیروی میکنی تا منطقت اره عزیزم

مرجان شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ

راستی مرسی که اومدی چند بار به وبلاگم و کامنت گذاشتی. مرسی که پستامو میخونی

pani سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ

سلام
داستان با حال و عبرت آموزی بود.
نتیجه میگیریم خر به معنای خردمند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد